تاریخ انتشار:
بازدید: 1,526 بازدید



رمق نداره پاهام اومدی پیشم بابام خرابه شد روشنو
میدونی چند وقته که بغل نکردی منو
موهات بهم ریخته یا من نمیبینه چشام
شونه نمیخوام دیگه مویی نمونده برام
دو سه شبه عمه گفته بود میرسه بابات به زودیا
ولی نمیخوام بابا منو ببینی با این کبودیا
بابا حسین
****
نمیتونم راه برم پاهام پر از تاوله
زخمی که رو گونمه از سیلی اوله
جای طناب بابا رو گردن و دوش من
عمه صدام میکنه نمیشنوه گوش من
به خاطر زخم پاهام قدم میزارم یواش
اگه تو بوسم بکنی بابایی خوب میشه جاش
.
.
شب سوم محرم ۱۳۹۹ حاج سید مجید بنی فاطمه
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.
