روی بستر زهرا پیش دختر زهرا * حاج محمود کریمی

یارالی یارالی برات بمیرم که غرق خونی میون گودالی از تشنگی رفتی از هوش و دوباره بی حالی یارالی یارالی بمیرم آقاجون…

بذار برم رها کن عمه دستمو ببین دل شکستمو صدای بابامو شنیدم که داره روضه میخونه همش داره میگه برو نذار عموت…

از عشق لبریزی از نور سرشاری ماه ال الله تا صبح بیداری تو رفتی و بی یارم سقا و سپهدارم دیدم سر…

گر شود کافه مردم به حساب آلوده قهوه چشم تو فالیست به خواب آلوده زود تر میشکند توبه خشک از آن روی…

ای کَرَم خاک قدم های گدای در تو ای فدای نظر حُسن خدا منظر تو چشم ارباب کَرَم مانده به دستان کَرَمت…

امشب این خانه باز پر شده از گریه و سوز و آه و دلشوره حال ام البنین تماشاییست گاه اشک است و…

بار کج آورده ام بار مرا فوری بخر بنده بی آبرویت را همینطوری بخر فرصتم تا که بفهمم دوستم داری گذشت هم…

آی شیعه ها گریه کنید محشر غم به پا شده مثل شفای فاطمه درد علی دوا شده پشت دری خونه ی ما…

آسمان است و زمین دور سرش می گردد آفتاب است و قمر خاک درش می گردد این قد و قامت افتاده درخت…

از سفر نور دیده برگشت با یه رنگ پریده برگشت من بابامو میخواستم اومد حیف فقط سر بریده برگشت گمون کنم اون…