روی چشمان نسیم راه دارد می رود اصل صراط المستقیم
آه تنها مانده است سوره ای شش آیه در دستان قرآن کریم
باز شد دست حسین سیب سرخی رفت در آغوش جنات نعیم
حرمله آمد رباب فاستعذ بالله خواند از شر شیطان رجیم
کودک است و کوچک است از بیان مقتل او کاش می شد بگذریم
گریه کن های حسین روضه شد آغاز بسم الله الرحمن الرحیم
تیر را بیرون کشید تیر نه اصلا سه تا شمشمیر را بیرون کشید
اولش سر را گرفت بعد از آن بابا به سرعت زیر حنجر را گرفت
جاذبه برعکس شد آسمان آمد زمین و خون اصغر را گرفت
از تنش چیزی نماند تیر در یک لحظه با هم روح و پیکر را گرفت
با سه شعبه همزمان جان اصغر جان بابا جان مادر را گرفت
هر چه میشد گریه کرد حرمله خندید اما تیر با خود گریه کرد
همزمان برخورد کرد تیر هم با حنجر و هم با کمان برخورد کرد
با حساب قاسمش با گلویی تیر بد تر از سنان برخورد کرد
کربلا خود کوچه شد تیر هم مانند سیلی ناگهان برخورد کرد
وقت تشییع علی دست بابا با سه تکه استخوان برخورد کرد
روی چشمان نسیم راه دارد می رود اصل صراط المستقیم
.
.
شب هفتم محرم ۱۳۹۹ حاج محمود کریمی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.