زهرا تو را قسم به دیده تر
به حال التماس حیدر
بگو چه بر سر تو امد
میان شعله پشت ان در
زهرا مرا تو را به جان حیدر
****
زهرا رسد به گوش من شبانه
صدای اشک مخفیانه
گمان کنم به بازوی تو
نشسته زخم تازیانه
****
زهرا دگر مزن سخن ز رفتن
مزن شراره بر دل من
شنیده ام ز کوچه داری
هزار و یک نشانه بر تن
****
زهرا چکیده خون به ابروی تو
ورم گرفته بازوی تو
به ضرب پای مرد جنگی
شکسته شد پهلوی تو
****
زهرا مرا شکسته پر کشیدند
غریبه خون جگر کشیدند
به پیش چشم پر ز خونم
تو را چهل نفر کشیدند
****
زهرا در ان کشاکش نفس گیر
دگر شدم ز جان خود سیر
همان دمی که زد مغیره
به بازویت غلاف شمشیر
****
بهار من خزانت امد
چه بر سر امانت امد
به زیر دست و پا که بودی
صدای استخوانت امد
****
بانو فدای اه و شور و شینت
فدای اشک زینبینت
دلم گرفته زا دمی که
تو گفتی از غم حسینت
****
زهرا جدا جدا شده پر و بال
بیرده سر میان گودال
تو گفتی از تن شریفش
از آن تنی که گشته پا مال
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net