ز نو آمد محرم به تن کن رخت ماتم
به اذن مادر ارباب عالم
دوباره اسمان غم گرفته میل ان دارد ببارد
دلم طاقت ندارد دلم طاقت ندارد
به سینه میرود دم باز دم چون اه اید
غروب از راه اید
هلال ماه اید به سوی دشت غربت موکب یک شاه اید
صدای اه اید صدای ضجه یک بانوی محمل نشین گه گاه اید
چرا این کاروان سوی ممصیبت با زن و فرزند و خرد
با این خیمه و خرگاه اید
صدای اه اید صدای ناله مظلوم مادر از ژس این کاروان هر گاه اید
برای یاری این کاروان سالار عشق از تور طور موسی میرسد
یعقوب از کنعان و عیسی از ورای اسمان و نوح از دریا
در اخر یوسف مصری ز بطن چاه می اید
صدای اه می اید
صدای مادری با گریه جانکاه می اید
عزیزم از سفر برگشته بی راه می اید
صدای اه می اید صدای ناله زهرا
ز نو امد محرم به تن کن رخت ماتم
به اذن مادر ارباب عالم
حسین شاه تشنه لب
به اذن مادر ارباب عالم به تن ژوشم دوباره رخت ماتم
ز نو امد محرم دوباره کوچه ها مثل دل بی تاب فرزندان ادم
به همراه دل محزون خاتم گرفته رنگ اشک و ناله کم کم
دوباره بانویی با قامت خم
میان خیمه ها گرم عزا داری دمادم
به رخسارش نشسته اشک غم مانند شبنم
غمم مونسم غم همدم غم
به غیر از غم ندارم یار و همدم
غمم نگذاشت من تنها بمونم
مریضا بارک الله مرحبا غم
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.