متن مداحی [ سامرا الوداع که نفس آخر شد ] محمدحسین حدادیان

بازدید: 113 بازدید

سامرا الوداع که نفس آخر شد

جوون علی اکبر رضا پرپر شد

تو سامرا دلم میسوزه به یادِ

کوفه و شام و قافله بی اراده

تو مجلس متوکل روی لبها

دخلت زینب علی ابن زیاده

خوبه حکیمه خواهرم ندیده

به روی نیزه ها سر بریده

بمیرم ای خدا برای زینب

سر علیِ اصغر و حسینه

که بین مجلس شرابه بین

تشت طلا پیش چشای زینب

السلام علی جدی العطشان

حسین جانم حسین جان

****

روضه هام مثل فاطمیه و مادر شد

جوون علی اکبر رضا پرپر شد

مثل علی دستای من رو میبندن

به گریه های من با طعنه میخندن

یه روز خوش ندیده هادی زهرا

جلو چشام دیدم که قبرمو کندن

دوباره شد داغ مدینه تازه

دشمن اومد او خونه بی اجازه

تو کوچه بردنم غریب و تنها

شکر خدا دیگه برابر من

سیلی نزد کسی به همسر من

بمیرم ای خدا برای زهرا

السلام علی جدی العطشان

حسین جانم حسین جان

****

مثل شمع توی حجره سوخت و خاکستر شد

جوون علی اکبر رضا پرپر شد

زندگی دیگه واسه ی من عذابه

خدا میدونه غربتم بی حسابه

این آخرین گریز روضمه امشب

مثل رقیه بردنم تو خرابه

فهمید که خونیِ لبای باباش

با دست کوچیکش میزد به لبهاش

امون از اون نیمه شبِ رقیه

به عمه گفتی دیگه آخر اومد

رگ بریده رو که بوسه میزد

دوباره خونی شد لب رقیه

السلام علی جدی العطشان

حسین جانم حسین جان

 

جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: کلیک کنید
جدیدترین اشعار در تلگرام: کلیک کنید

جهت دانلود صوت کلیک کنید

کربلایی محمدحسین حدادیان
شهادت امام هادی سال ۱۴۰۲
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید

Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر