سایه ای افتاد روی پیکرش یابن شبیب
روی تل میزد به صورت خواهرش یابن شبیب
جای زینب شمر آمد بر سرش یابن شبیب
یابن شبیب تاب و تبم روضه های اوست
یابن شبیب خواب شبم روضه های اوست
یابن شبیب با لب تشنه شهید شد
یابن شبیب موی رقیه سپید شد
یابن شبیب مشک گرفتار تیر شد
یابن شبیب عمه ما هم اسیر شد
چشم رباب بود و تقاضای آب آب
یابن شبیب وای من از مجلس شراب
یابن شبیب جرم یتیم سه ساله چیست
یابن شبیب دختر ترسیده دیده ای
در زیر خار طفلک خوابیده دیده ای
حاج امیر کرمانشاهی / شب ششم ماه صفر 1398
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست