

سفر کردم به دنبال سر تو متن شعر مداحی
سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم برای دختر تو
چهل منزل کتک خوردم برادر
به جرم اینکه بودم خواهر تو
حسینم وا حسین گفت و شنودم
زیارت نامه ام جسم کبودم
چه در زندان چه در ویرانه شام
دعا میخواندم و یاد تو بودم
برای هر بلا اماده بودم
چو کوهی روی پا استاده بودم
اگر قران نمیخواندی برایم
کنار نیزه ها جان داده بودم
یاس ها را جوهر نیلی زدند
بچه ها را یک به یک سیلی زدند
دیدی از نی دست خواهر بسته بود
گوییا دستان حیدر بسته بود
حبل بر حبل المتین انداختند
بچه ها را بر زمین انداختند
حبل بر حبل المتین انداختند
با لگد ما را زمین انداختند
ای برادر من چشم تو روشن
روم نمیشه بگم رفت معجر از سر من
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net