سلام ای خسته زائرها و ای تشنه مسافرها
سلام ای چشم بر راه شما چشم مجاور ها
سلام ای قطره های راهی دریا
سلام ای ماهی دریا
نمی بینید در دربار اربابم گدا محتاج تر از من
به این آب و هوا محتاج تر از من
به چای كربلا محتاج تر از من
دلم تنگ است دلتنگ حرم هستم
از ایوان نجف پای پیاده راه افتادم
میان موج مردم بین جاده راه افتادم
بدون كوله باری صاف و ساده راه افتادم
كنار مادری كه سال خورده
یا كنار كودكی كه بار اول در مسیر كربلا
بر خاسته یا كه زمین خورده
دلم موكب به موكب میرود دنبال یك روضه
كنار موكب مولا به شوق میثم تمار سر بردار خواهد رفت
كنار موكب زهرا دلم بین درو دیوار خواهد رفت
كنار موكب بیت الحسن زخم جگر میسوخت
كنار موكب اكبر پدر هم با پسر می سوخت
كنار موكب اصغر گلویم آه
كنار موكب سقا عمویم آه
كنار موكب طفل سه ساله پای زائر غرق تاول شد
كنار موكب ارباب عاشق رو به مقتل شد
چه میشد در میان راه میمردم
چه میشد آه میمردم
ستون ها را شمردم
این ستون آخرین هست و
نگاهم به ستون خیمه ها آری یل ام البنین هست و
به دست زائران تو زیارت نامه های اربعین هست و
الهی شكر
شاعر: سعید پاشازاده
کربلایی حسین طاهری / شهادت امام سجاد 1395
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست