سمت معرکه حسن شده عازم ( وحید شکری ) + متن شعر

با این همه گریه با این همه زاری تا روز محشر حقِ روضه گردنم داری خیلی دعام کردی با زخمای کاری اما…

من یه سلطان دارم جون براش میذارم مسلمون شده ی امام رضام به همه میگم که ایشونه آقام بابا ناسلامتی شاه منه…

از غمت ذره ذره آب شدم گل نبودم ولی گلاب شدم هر زمانی که آب نوشیدم یادت افتادم و کباب شدم از…

بین هر چی عشقه توی عالمه غم تو فقط برام مقدسه روزی که همه منو رها کنن فقط عشق تو به دادم…

زینت هر منبر علی ای یل نام آور علی حجه الله فاطمه شهریار قنبر علی ضربان قلب زهرا بهترین آدم دنیا فقط…

تو حیدری به تو چشمان تر نمی آید سرت سلامت اگر غصه سر نمی آید رشید شهر چرا دست بر کمر داری…

هیچ طوفانی نمیتونه پرچمت رو بندازه تو شاه خراسانی جان جانانی همه میگن تو یک تنه فرمانده ی ایرانی تو لب تر…

بین محراب ازل گرم سجودی بانو اولین فاطمۀ صبح وجودی بانو سرّ «لولاک» که تکلیف مرا روشن کرد علت خلقت افلاک تو…

ای حیدر امام حسن شیر کارزار سرو قد تو نیزه و ابروت ذوالفقار عباس کربلا شده در سیزده بهار یک کربلا سپاه…

آی دشمن صداتو خاموش کن هرچی هیاهو رو فراموش کن اینجا ایرانه حواست باشه من بچه ی این خاکم حرفمو خوب گوش…