سوز آه و ناله ات دلخراش و غمفزاست
عمه جان اینجا کجاست
خاک این صحرا چرا عمه میریزی به سر
میزنی بر سینه و میکشی آه از جگر
گاه آن جانب روان گاه آن جانب دوان
بر دلم آتش زدی این چه حال است عمه جان
عمه جان اینجا کجاست
میان خیمه ای غمگین نشسته زینب نالان
دو چشمش منتظر بر در دلش در صحنه ی میدان
دمی بگذشته و صوت حسین بر او نمی آید
به گوش او فقط آید صدای شیحه ی اسبان
صدای آه و افغان یتیمان صبر او برده
به کف آبی ندارد از برای آن همه عطشان
.
با نوای کربلایی نریمان پناهی
شب چهارم ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.