


متن شعر
شان تو والاست نه والاتر از این حرف هاست
چشم تو دریاست، نه دریاتر از این حرف هاست
ابتدایت انتها و انتهایت ابتداست
آن سر پیدات، ناپیداتر از این حرف هاست
بهر تو انسیه الحورا مثالی بیش نیست
خلقت انسانی ات، حوراتر از این حرف هاست
جلوه ات را مصطفی و مرتضی دیدند و بس
چشم های خلق نابیناتر از این حرف هاست
با همین سن کمت هم نوح هجده ساله ای
عمر کوتاه تو با معناتر از این حرف هاست
تو سه شب که هیچ هر شب شهر را نان می دهی
سفره ی افطاری ات، آقاتر از این حرف هاست
سایه ها کوچکتر از آنند تاریکت کنند
فاطمه جان روی تو زهرا تر از این حرف هاست
دست بردار ای حبیبه، دست بر معجر مبر
ارزش نفرینِ تو بالاتر از حرف هاست
شاعر : علی اکبر لطیفیان
******
از ازل فاطمه مادرم بوده
پسرش مونس و دلبرم بوده
روز محشر اگرم پسر نگه
میگه این غلام اکبرم بوده
زیر اتیش گناه و معصیت
بزم ماتم تو سنگرم بوده
اولین خیمه ای که برات زدم
با چادر سیاه مادرم بوده
بعد مرگم میدونم همه میگن
یا حسین جمله آخرم بوده
.
سید مهدی میرداماد
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

