شبا بیدارمو بی خوابمو تو فکر و خیالم
با خودم میگم که کاش حرم میفتاد توی فالم
کاشکی از خونه ی ما تا حرم آقا دو سه قدم بود
کاش اصاً پنجره ی اتاق من رو به حرم بود
صدا اذون کربلا نغمه ی بیداریم میشد
همهمه ی صحن و سرات علت بی خوابیم میشد
بوی حرمت تا خونم میپیچید
صدا گریه هام تا حرم میرسید
عکس گنبدو رقص پرچم سرخ
قاب عکسی بود که چشام هی میدید
شاه کربلا بطلب بطلب
****
شبا بیدارمو تو رویای اون صحن و سراشم
با خودم میگم که کاش میشد همیشه با تو باشم
مثلا خادم افتخاری صحن شما شم
مثلا مکبر نمازای کربلا باشم
اینقده دوره نوکرت ببین خیالاتی شده
قصه ی حرم رفتنم عجب مکافاتی شده
هرچی تو بگی رو چشم رو چشم
باشه نمیام انتظار میکشم
هرکیُ میخوای حرمت ببری
ببرو منم فقط آه میکشم
شاه کربلا بطلب بطلب
▪️» جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: عضویت
▪️» جدیدترین اشعار در تلگرام: عضویت
کربلایی وحید شکری
ماه رمضان سال ۱۴۰۳
هیئت هفتگی
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
Mohjat.Net
.