


شبی ساکت و دلگیر
متن شعر
شبی ساکت و دلگیر
خودم بودم و قلبی که ز غم بسته به زنجیر
و نزدیک اذان بود که پیچید در آفاق
همه نغمه ی تکبیر
نوشتند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش
و مشغول دعا باش
و آن لحظه بود لحظه ی شیرین اجابت
و باز است به درگاه الی دره رحمت
شدم گرم عبادت
دو چشمم پر از اشک شد و
روی لبانم همه سوگند
که یا رب تو رهایم کن از این بند
و گفتم به خدا بین دعایم
که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم
همانجا که دل از سوز فراقش شده بی تاب
همانجا که زده دست به دامان زمین خوشه ی مهتاب
همان وادی سوز و عطش و درد
همان وادی شرمندگی آب
همان وادی پاک حرم حضرت ارباب
همانجا که زمینش همه نور است
حضور است حماسه است غرور است
پر از شور و شعور است
شرفمند تر از وادی طور است
و بر مهدی زهرا همه شب راه عبور است
همانجا که حرم خانه ی دل هاست
و عشقش همه در آب و گل ماست
عبادتگه موساست
دخیل حرمش حضرت عیساست
زیارت گه زهراست
و زیباست خدا محو تماشاست
که یکسو حرم شاه
و یکسو حرم حضرت سقاست
مکانی که قدم رنجه نموده است گل یاس
طوافش کند از عشق و احساس
به لبهاش بُوَد ذکر ابالفضل
و دریای دو چشمم پره الماس
همان کعبه ی کوچک کف العباس
مکانی که در آن عشق زند موج لبالب
همانجا که زند بر دل من هر دم و هر شب
همانجا که به خاکش همه جا هست
نشان از قدم محترم حضرت زینب
همان خاک که بدر و احد
خندق و احزاب و حنین است
همانجا که زمین معرکه ی عشق حسین است
خیابان بهشتی
که معروف به بین الحرمین است
دوباره به سما رفت
شرر های دعایم
و گفتم به خدایم
که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم
کربلایی حسین طاهری
شب ۶ ماه صفر ۱۴۰۴
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
سایت مهجه؛ آرشیو جامع متن مداحی
برای مشاهده جدیدترین شعر و صوت ها
به شبکه های اجتماعی مهجه بپیوندید

