شب غمم سر نشد که نشد حاج محمود کریمی + متن شعر

بازدید: 1980 بازدید
محمود کریمی

شب غمم سر نشد که نشد متن شعر مداحی

شب غمم سر نشد که نشد

حال تو بهتر نشد که نشد

کاش میشد شفا بگیری

ولی اخر نشد که نشد

اشکای طفلای معصومت و ببین

حال این شوهر مظلومت و ببین

امیدم نذار اینا نا امید بشن

زهرا جان نذار غریب تر بشم از این

شب اخرت دعام پای بستر توئه

شب غربت منه شب آخر توئه

****

کار من اسون نشد که نشد

درد تو درمون نشد که نشد

دردات و به من نگفتی

ولی پنهون نشد که نشد

میبینم اماده پر کشیدنی

میدونم تو فکر تنهایی منی

زهرا جان سه مهه که توی بستری

تو بستر ولی هنوز فکر محسنی

تو که از پیشم بیری

میری پیش محسنت

بگو من چیکار کنم با غم نبودنت

****

تموم این اشکا نشد که نشد

دیگه چشات وا نشد که نشد

خنده از لب تو رفت و

دیگه پیدا نشد که نشد

امشب که دادی به من پیرهن حسین

گفتی که با هم میریم دیدن حسین

اونجا که میون گودال غرق خون

وقتی که نفس نفس میزنه حسین

تو میخونی روضه دم اخر حسین

شده گریه هات برا تن بی سر حسین

وای مادر حسین

برای دانلود صوت کلیک کنید

حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل