

شب یتیمی شب غروب عمر مولاست متن شعر مداحی
شب یتیمی شب غروب عمر مولاست
سرش رو زینب گذاشته رو شونه ی عباس
شب شهادت
شب وصال محسن و پیمبر و علی و زهراست
یا زهرا میاد کنار تو یارت
یا زهرا داره میرسه دلدارت
یا زهرا علی میاد به دیدارت
****
شب آخر شد شب رسیدنه به دلدار
شب آخر شد رها شد از کابوس مسمار
شب آخر شد
داری میری دیدن فاطمه علی خدانگهدار
یا مولا فدای چهره ی زردت
یا مولا فدای دستای سردت
یا مولا فدا دل پر از دردت
****
وصیت کردی با گریه و با شور و احساس
وصیت کردی سپردی ما رو دست عباس
وصیت کردی
از اون زمان که دیگه کربلا حسین غریب و تنهاست
گفتی از قرارمون توی گودال
گفتی از زمان غارت و جنجال
گفتی از غم مصیبت خلخال
****
کجایی بابا شده نماز من شکسته
کجایی بابا شده قیام من نشسته
کجایی بابا
ببین تیممم به روی خاک صورتت با دست بسته
ای بابا حکایتی شده مویم
ای بابا شکستگی ابرویم
ای بابا ببین کبوده بازویم
باشه کوچه به کوچه رو نیزه ها رفتی
خونه ی ما نیومدی
کنج تنور و تشت طلا رفتی
خونه ی ما نیومدی
ای بابا ببین دیگه زمینگیرم
ای بابا سه سالمه ولی پیرم
ای بابا شبیه زهرا میمیرم
****
کجایی بابا عزا گرفته دختر تو
میخونه روضه خودش برای خواهر تو
تو بازار شام
دیدم که میفروشن یه گوشوارم رو با انگشتر تو
ای وای دل پریشونم تو کوچه ها بابا
بی کسی ام بد دردیه
حاج محمود کریمی
شب ۲۱ ماه رمضان ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net