شده پاشیده بدنت قاسم
روی تنت قاسم
چه بلاها که سرت آوردن
چه بهم ریختن
سر و روی تو
چقده نامرتبه آخه موی تو
پاشو کاری کن
تا بشم آروم
والله وقاحت داره
خیمه نرید برادرم
رو خیمه غیرت داره
والله وقاحت داره
زنده هست هنوز
ببینید انگشتشو حرکت داره
حرمت نذاشتن
لگدا واسه تو صورت نذاشتن
یه دقیقه تو رو راحت نذاشتن
حرمت نذاشتن
من آه کشیدم
نمیدونی چی تو این راه کشیدم
چقدر ناله ی اُماه کشیدم
من آه کشیدم
سنگایی که میزدن
خورده به سرم
دست من سپر شد و
له شد سپرم
از تو آتیش اومدم
سوخته معجرم
جای شلاقو ببین
روی کمرم
نیزه های رو تنت
دستامو برید
قاتلت روی سرم
نعره میکشید
من دوئیدم حرمله
پشتم میدوئید
پاشو داداش تو رو به
قرآن مجید
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
مداحی جدید؛ کربلایی حسین ستوده
شب ششم ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی