متن شعر
شرافت مات تشريفات والای علی اکبر
تعالی شمه ای از شأن اعلای علی اکبر
معاد پيچش زلفش نماد محشر کبری
قيامت جلوه ای از قد و بالای علی اکبر
تجلی های پيغمبر در اين آیينه بی وقفه
حرم را میکند محو تماشای علی اکبر
هم آوردی ندارد شير حق در جنگ رو در رو
هزار الله اکبر کيست همتای علی اکبر
به يک جولان چشمش قلب اردوگاه دشمن ريخت
عجب شوری به پا کرده است غوغای علی اکبر
نه تنها بهر استقبال از او پيغمبر آماده ست
خدا آغوش وا کرده مهيای علی اکبر
اگر چه حاصل عمر حسين از دست رفت اما
به رسم صبر تاب آورد تا پای علی اکبر
غم فرزند سنگين است تا میشد تحمل کرد
ولی آخر به خاک افتاد بابای علی اکبر
به خاک افتاد طوری که همه گفتند دق کرده
به خاک افتاد بين اربا اربای علی اکبر
حسين افتاد از پا موقعی که ديد افتاده
شکافی بين ابرو های زيبای علی اکبر
مسيحا آفرين آهی کشيد و از نفس افتاد
خدايا کاش امکان داشت احيای علی اکبر
علی را تکه تکه از تمام دشت آوردند
ولی کامل نشد انگار اعضای علی اکبر
تنش را در عبا چيدند پيش چشم بابايش
عموعباس با ديگر عمو های علی اکبر
و حالا بين دار الحرب دور عمه سادات
بنی هاشم همه جمع اند منهای علی اکبر
شاعر: مصطفی متولی
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.