شیری نداره مادر پیش تو آبروم رفت
گوش بده خواهرت گفت صبر کنید عموم رفت
پهلوون قصه ها رفته که اب بیاره
عمو که سقا بشه کار نشد نداره
عمو میاد به خیمه تا چش رو هم بزاری
تموم میشه عزیزم گریه و بی قراری
خدای دریا دلا دلو زده به دریا
اب میاده اگر که اب باشه تو ثریا
تا سقا اب میاره رو هم بذار چشات و
عمو بخواد میاره تا خیمه ها فرات و
نگا نکن من و تو چه گریه هایی داریم
هنوز عمو تو راهه ما هم خدایی داریم
عمو میاد به خیمه با مشکی که پر ابه
ریه جون بیدار شو الان چه وقت خوابه
مگه چی شد که عمه اینقده بی قراره
از گوش هر چی بچست گوشواره در میاره
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.