عاشقی اگه بلد باشی * سید مجید بنی فاطمه

کرب و بلا برای من جونم آقا برای تو اربابم منت کشی برای من عاشق کُشی برای تو اربابم اگه منو نمیخوای…

دیدی چه بلایی سر زینب اومده کی رأس تو رو اینجوری رو نیزه زده نذار تنها بشه این زن چهل منزل روی…

چه حسرت ها چشیدم بچه ام را چه سختی ها کشیدم بچه ام را کنار بچه های نیزه دارش به روی نیزه…

نه لوح و نه قلم بود و نه ارض و نه سما بود و خدا بود و علی بود و علی بود…

میدونی که ندارم من طاقت گریه هاتو چه شبها که غریبونه گریه کردم براتو میمیرم من وقتی اینجوری درد پهلو میگیری بمیرم…

بهم میگن چرا همیشه گریه کویر همیشه شوق بارون داره نمیدونن این دل بی سامونم فقط با گریه سر و سامون داره…

هم یاورمی هم باورمی گفتم به همه تو مادرمی دنیای منی رویای منی تو دلخوشی فردای منی اسمت که میاد آشوبه دلم…

اولین روز است بی گهواره میگردی علی یک شبه مادر برای خود شدی مردی علی آخرین باری که بستم بند این قنداق…

تو عزا بودم به خدا من دل نگرون مرتضی بودم بی هوا خوردم اولین سیلی رو من از شعله ها خوردم آسمون…

ای خواهر آقای جوونای بهشت من میخوام زیارتت کنم جای بهشت عشق یعنی که هرجا تو باشی بهشته پس بهشت من زینبیه…