

عبد تو ام اگر ز کرم باورم کنی متن شعر مداحی
عبد تو ام اگر ز کرم باورم کنی
پا بر سرم بِنِه که ز عالم سرم کنی
یا همچو شمع سوخته کن قطره قطره آب
یا شعله ای ببخش که خاکسترم کنی
عمری به زخم های تنت گریه کرده ام
تا وقت مرگ خنده به چشم ترم کنی
خار رهم مگر به نگاه تو گل شوم
خاک درِ تو ام تو مگر گوهرم کنی
یک عمر سائل درِ این خانه بوده ام
حاشا که وقت مرگ جدا ز این درم کنی
تنها شراب روح من از جام چشم توست
چشمی گشا که مست از این ساغرم کنی
یک عمر دوختم به نگاه تو چشم خویش
تا یک نگاه در نگه آخرم کنی
از ذره کمترم تو توانی به یک نگاه
برتر ز آفتاب جهان پرورم کنی
هرگز به جز در تو دری را نمیزنم
ای وای اگر گدای در دیگرم کنی
من میثمم امید که محشور از کرم
با میثم علی به صف محشرم کنی
شعر: استاد سازگار
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net