عزیز فاطمه حرم ولی حر گنه کارم
تو بحر رحمت بی انتهایی من گنه کارم
سپاه کوفه دیشب خواب راحت داشت اما من
به یاد غربتت میریخت اشک از چشم خونبارم
بدم اما ز نام مادرت زهرا ادب کردم
ترحم کن به اشک خجلت و آه شرر بارم
اگر دیروز سردار دشمنت بودم
ببین امروز خاک پای عباس علمدارم
گنه کارم ولی از بس تو آقا و کریم هستی
یقین دارم که وقت مرگ می آیی به دیدارم
تو هنگام شهادت بر سرم سربند میبندی
تو میگیری در آغوش و تو میخندی به رخسارم
دو دریا اشک خجلت از برایت هدیه آوردم
نشد تا قطره آبی برای اصغرت آرَم
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.