غریبمو ندارم آشنایی
نمونده توی حنجرم صدایی
کاش بودی و میدیدی توی کوفه
پر شده از دروغ و بی وفایی
کوفه چه نا مرده تاریک و دلسرده
کوفه چه بی رحمه ببین با من چه ها کرده
خستم از این مردم از این شهری که پر درده
شرمندم من از وفای کوفه آوارم تو کوچه های کوفه
اینه رسم مردمای کوفه
ثار الله حسین عزیز زهرا
****
خسته شدم از این شبای تیره
که داره دیگه جونمو میگیره
نامه نوشتم که بیای شرمندم
میخوام بگم نیا میدونم دیره
بی تابو حیرونم لبریز بارونم
گفتم بیا اما ولی حالا پشیمونم
نقشه برات دارن واسه اینه که دل خونم
وقتی بازار و نگاه میکردم واسه زینبت دعا میکردم
زیر لب تو رو صدا میکردم
ثار الله حسین عزیز زهرا
****
عهدی که بستنو شکستن آقا
دستامو توی کوچه بستن آقا
بازار تیر و نیزه ها چه داغه
در انتظار تو نشستن آقا
کوفه چه در پیشه برگرد که آتیشه
برگرد که سهم خواهر تو آه و آتیشه
پیش نگاهش کربلا دریای خون میشه
این اشکام روضه برات میخونه برگرد اکبرت هنوز جوونه
داغ اصغرت به دل میمونه
ثار الله حسین عزیز زهرا
کربلایی جواد مقدم
جدیدترین اشعار ” مشاهده “