غم و غصمون قد آسمونه * حاج امیر کرمانشاهی

بست بر روی سر عمامه پیغمبر را رفت تا بلکه پشیمان بکند لشکر را من به مهمانی تان سوی شما آمده ام…

خورشید تاریک است پیش روی صادق محراب اهل آسمان ابروی صادق جبریل زانو میزند پهلوی صادق عالم شده هرکس گذشت از کوی…

ای کشته دور از وطن دور از وطن وای ای تشنه ی صد پاره تن ای بی کفن وای شب های جمعه…

سلام الله علی زینب و ما ادراک ما زینب جمال و جلوه نورانی خیر النساء زینب جلال مرتضی زینب یگانه مظهر صبر…

جبرئیلی که از او جلوه رب میریزد به زمین آمده و نُقل طرب میریزد دارد از نخل خبرهاش رطب میریزد خنده از…

من جوونم جوون بنی هاشم مقامم رو حتی میدونید آی جوونا فدایی حق باشید تو راه حسین تا جوونید علی ام علی…

آتش عشقت فتاده به نیستان دل شد پریشان از داغ تو سر و سامان دل آتش سوزانِ غمت خاموش و بی شرر…

رفیق هم هیئتی غصه نخور این شبا اگه نرفتیم حرم جا مونده نیستیم ماها ایشالله ساله دیگه با هم میریم کربلا جامونده…

دل من شده گریان حسین پریشان پریشان حسین بنوش آب گوارا و بگو فدای لب عطشان حسین السابقون السابقون صحرا عطش دریای…

فنادا عباس یا ایهالناس اَنَا ابنُ مُرتَضی عَلی حیدر کرار نقش بازوبند عباس علی در کارزار لافَتی اِلاّ عَلی لاسَیف اِلاّ ذوالفَقار…