قبول باشه زیارتت رقیه جان رقیه * کربلایی حسین طاهری

دست ها سایه بان چشمان است کاروانی ز دور می اید در بیابان تشنه و برهوت گرد و خاکی ز دور می…

رویای قدم زدن میبینه وسط صحن با صفای آقام یا تو حسینیه زمان روضه هر باری که خواب میره پاهام چی میشه…

متن مداحی از قلب خورشید نور اومد کریمی از قلب خورشید نور اومد نور از نور فوق نور اومد یار از اون…

من آبم هنوز شرمنده کودک ربابم هنوز یاد علقمه به پیچ و تابم هنوز یاد لب خشک تو کبابم من آب شدم…

دلها گرفته در کربلا هرم عطش بالا گرفته گرما نفس ها را گرفته آتش به سر تا پای این صحرا گرفته گریه…

گرچه در آمدنم نیست رضای تو عمو پر کشیدم چو کبوتر به هوای تو عمو تو معین میطلبیدی و شتابان شده ام…

قوت نداره زانوهام بعد علی اکبر دیگه نمیبینه چشام بعد علی اکبر جوهر نمونده تو صدام بعد علی اکبر وای علی اکبر…

لالالالا لای لای علی اصغر آروم بخواب مادر انقدر با گریه هات من و اتیش نزن مادر لای لای علی اصغر تو…

چی بگم همه حرفامو میخونی چی بگم همه دردامو میدونی خودت غریبی میدونی حال غریبارو آقا خودت کریمی میبینی دست گداهاتو آقا…

تو هم تا نفس داشتی سوختی تو هم پشت در پا به پام اومدی ولی آرزو داشتم لااقل میموندی و مادر صدام…