قدم به چشم من بذار بابا
خوش اومدی ای همسفر
یه دنیا درد دل دارم اما
چیزی نمونده تا سحر
از لب تو چیزی نمونده که
باز ببوسی یه بار دیگه منو
این لباسم میبنده زخمتو
آخه دارم همین یه پیرهنو
دیگه قول بده جایی نری
همیشه بمونی پیش من
من میترسم اگه تو بری
باز دوباره منو بزنن
بابا بابا / بابا بابا
****
کبوده صورتت چرا بابا
مثه روی کبودِ من
نداره جای سالمی مثل
سرتاسرِ وجود من
از موی من چیزی نمونده که
باز تو شونه کنی سرِ منو
پس کو دستات بازم بغل کنی
بابا جون جسم لاغر منو
حالا من بغلت میکنم
تو بشین به روی دامنم
تو که آیه میخوندی رو نی
میشه حرف بزنی با منم
بابا بابا / بابا بابا
.
با نوای حاج سید مجید بنی فاطمه
شب ۵ صفر ۱۴۰۲
دانلود بسته صفر ۱۴۰۲ » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.