لحظه های آخر مولای دو عالمه کربلایی نریمان پناهی + متن شعر

لحظه های آخره مولای دو عالمه متن شعر مداحی

لحظه های آخر مولای دو عالمه

آقا رفتنی شده دلها غرق ماتمه

لحظه های آخره میره پیش فاطمه

سی ساله که روز و شب توی صورتش غمه

ای وای ای وای علی

از یادش نمیره اون روزی که شکستنش

ناموسش رو بد زدن توی کوچه کشتنش

بین اون برو بیا حرمت ها شکسته شد

نامردی لگد زد و انقدر زد که خسته شد

ای وای ای وای علی

وقتی شعله گُر گرفت با هم متحد شدن

افتادش به پشت در زیر دست و پا یه زن

مادر بی پسر شد و حیدر خونجگر شد و

زیر چکمه ها تنش از خونابه تر شد و

ای وای ای وای علی

لحظه های آخره فکر داغ کربلا

فکر اون سریِ که میره روی نیزه ها

لب تشنه سر حسین میشه از تنش جدا

میریزن یه عده ای تو گودی قتلگاه

ای وای ای وای حسین

بعد از کشتنِ حسین میریزن تو خیمه ها

نیلی میشه صورتو روی کل بچه ها

غارت میشه خیمه و خلخال مخدرات

میفتن یه عده پست دنبال مخدرات

ای وای ای وای حسین

کربلایی نریمان پناهی
شب ۲۱ ماه رمضان ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل