

مادرا یک روز می آید قرارت غم مخور متن شعر مداحی
مادرا یک روز می آید قرارت غم مخور
میرسد نور دل چشم انتظارت غم مخور
بیش از این در غربت خاکی نمیمانی دگر
میکنم معلوم بر مردم مزارت غم مخور
من به جای شیعیان و عاشقان خسته ات
هر سحر آیم نشینم در کنارت غم مخور
غصه تنهایی حیدر گلو گیرت شده
گو به بابا میرسم با ذوالفقارت غم مخور
گر بیایم همره خود آورم با سوز دل
کاروان سینه زنها را زیارت غم مخور
عاشقانت جای خود دارند اما مهدیت
جان خود را می کند آخر نثارت غم مخور
لحظه ای فارغ ز یاد معجر تو نیستم
با سرشک دیده شویم گوشوارت غم مخور
من فدک را عاقبت میگیرم از دست عدو
عالمی را میکنم مُلک تبارت غم مخور
میکشم آتش به جانش میزنم سیلی بر او
آن کسی که هستی ات را کرده غارت غم مخور
گر بیایم بشکنم دستی که از راه جفا
دست بسته عمه را برده اسارت غم مخور
تا زمان انتقام کشتگان سر جدا
گریه دارم بر گل نیزه سوارت غم مخور
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net