مادرم بیمار است تا سحر بیدار است
میرود راه ولی کمکش دیوار است
آتش کینه به پر های کبوتر نزنید
نمک اینقدر به زخم دل حیدر نزنید
اشک بابا جاری زخم مادر کاری
گوید ای وایِ منو این امانت داری
در چرا شعله ور است چه کسی پشت در است
آتش و هیزم و دود مادرم در خطر است
بر در خانه ی ما آتش کینه در زد
پیش چشم پدرم مادر ما پرپر زد
مادرم بستری است وقت بی مادری است
از نمازش پیداست سجده ی آخری است
بارالها کمکش باش که نیرو گیرد
وقت برخاستنش دست به زانو گیرد
راه مادر سد کرد کینه را بی حد کرد
صورت کعبه ی ما حجر الاسود کرد
ای خدا روز جزا جز تو کسی قاضی نیست
مادرم ز آن دو نفر تا به ابد راضی نیست
کودکی اِستاده مادری جان داده
گوشه ی کوچه چرا گوشوار افتاده
طاقتِ بر سرِ پا بودنش از کف داده
دست خود را به روی چشم حسن بنهاده
بی حیا پیش پسر زد به رخ مادر او
گفت اینطور غرور پسرش میشکند
.
.
با نوای سیدرضا نریمانی
شب ۸ فاطمیه دوم ۱۴۰۱
جدیدترین متن مداحی » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net | سایت مهجه
.