مانند مادرت شده ای قد خمیده ای
آقا چرا عبا به سرِ خود کشیده ای
با درد کهنه ای به نظر راه میروی
مانند مادرت چقدر راه میروی
یا علی موسی الرضا المرتضی
خونِ جگر به سینه به اجبار میدهی
راهی نرفته تکیه به دیوار میدهی
داغ غریبی تو نمک بر جگر زند
خواهر نداشتی که برایت به سر زند
یا علی موسی الرضا المرتضی
اینجا مدینه نیست چرا دلخوری شما
در کوچه های توس زمین میخوری چرا
با یا علی به زانوی خسته توان بده
خاک لباس های خودت را تکان بده
یا علی موسی الرضا المرتضی
مقداری از عبای شما پاره شد ولی
نیزه نزد کسی به تو از کینه ی علی
اینجا کسی به پیروهن تو نظر نداشت
فکر و خیال گندم رِی را به سر نداشت
اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت
چشمی به سمت مقنعه ی خواهرت نرفت
جگرم یاد حسین ریخت بهم ابن شبیب
زخم شد از غم او پلک ترم ابن شبیب
ته گودال که جای پسر زهرا نیست
جای قرآن که به زیر سُم مرکب ها نیست
پیروهن از تن بی سر شده در آوردند
بی کفن در وسط دشت رهایش کردند
حرمت مهریه ی مادر سادات شکست
آب میخواست ولی نیزه دهانش را بست
.
با نوای حاج حسین سیب سرخی
ایام زیارت خاصه امام رضا ۱۴۰۲
کـتاب مـداحی تخفیف ویژه » مـشاهده
جدیدتـرین شعر و صوت هـا » مـشاهده
دانـلود کتاب مداحی رایـگان » مـشاهده
گـلچین شـعر و صـوت هـا » مـشاهده
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.