ماهم قرار بود بمونی همراهم – مهدی حسینی + متن شعر

نویسنده:
بازدید: 625 بازدید
سید مهدی حسینی

ماهم قرار بود بمونی همراهم

بمون که من اول راهم

بمون بزرگ کنیم بچه هامونو با هم

برای من نفس بکش

به جای تو میمیرم به جای من نفس بکش

از نفس افتاده مجتبای من نفس بکش

مادر مظلوم بچه های من نفس بکش

لا به لای نفسم لخته ی خون میبینم

از همان روز که بر سینه ام آزار رسید

شعله ای حلقه زد و چادر من را سوزاند

ناله ای تا که زدم خنده ی انظار رسید

****

زوده علی و التماس بیهوده

هنوز حیاط خونمون دوده

خیال میکردم حال و روزت رو به بهبوده

به جون من نفس بکش

فاطمه ی پوست و استخون من نفس بکش

کجا داری میری تو بدون من نفس بکش

داغ تو پیرم کرده جوون من نفس بکش

جان علی زهرا زهرا زهرا

****

درده علی بمیره دست و پات سرده

آخه برا چی صورتت زرده

گفتن علی بیا که فاطمه تموم کرده

تو رو خدا نفس بکش

پارچه سفید کشیدی رو سرت چرا نفس بکش

با صورت افتادم توی کوچه ها نفس بکش

نرو که تنهاتر میشه مرتضی نفس بکش

جان علی زهرا زهرا زهرا

دانلود صوت مداحی

 

سید مهدی حسینی

شهادت حضرت زهرا ۱۴۰۳
فاطمیه به روایت ۴۵ روز
جدیدترین اشعار ” مشاهده

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net

متن کامل