ماه محرم گذشت ماه صفر آمده
بر دل ماتم زده باز شرر آمده
قافله ای از جفا جانب شام بلا
شعله ور از داغها غرق خطر آمده
روز تعب های ما تیره چو شب های ما
آه به لب های ما خون به جگر آمده
قافله سالار غم خسته به گلزار غم
با دل خون بار غم دیده تر آمده
رأس پدر روی نی راه بلا کرده طی
ناله کنان دخت وی سوی پدر آمده
در دل ویران او شعله کشد جان او
ماه ز هجران او جامه بِدر آمده
غم زدگان بی پناه خون چکد از هر نگاه
این شجر اشک و آه پر ز ثمر آمده
گوهر غم در صدف کوفه غمش یک طرف
بانگ رسد لاتَخف وقت ظفر آمده
زینب اگر خسته است شاخه بشکسته است
از همه بگسسته است داغ به بر آمده
وقت پریشانی اش با دل توفانی اش
در شب ظلمانی اش شمس و قمر آمده
در دل آلاله ها می شکند ناله ها
یاسر از این لاله ها بوی سحر آمده
شاعر: محمود تاری
کربلایی نریمان پناهی / شب دوم ماه صفر 1397
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست