مثه خواهش کاسه ی گندم که
توی چشم کبوترا معلومه
مثه خنده ی زائر خستت که
یه گوشه توی صحن تو آرومه
فقط زیبایی میبینم تو حرم رویایی
میشه حال پرچمت وقتایی
که بارون میزنه
هی تصور میکنم صحن تو صحن حسنه
مگه میشه آدم از این منظره دل بکنه
بالاتر از این توصیفاتی
اشفعی لنا یا مولاتی
****
مثه چوب پر خادمی که آروم
داره میکشه منت زوارو
مثه قطره ی اشکی که آهسته
داره میشوره قلب گنهکارو
چقدر آرامش داره این صحن و سرا
از بامش دل پر میگیره برا
پروازش اینجا ظاهرا قمه
اما دلت ببین صحن امام هشتمه
هرجای این حرم پناهگاه مردمه
اشفعی لنا یا مولاتی
سید محمدرضا نوشه ور
وفات حضرت معصومه ۱۴۰۳
جدیدترین اشعار ” مشاهده “