مدینه جایی بین ابراست که هر ابری دورش گریونه
یه اقیانوس خاکی اونجاست که خورشید تو عمقش پنهونه
ملائکه توی ملکوت سمت مدینه پر میزنن
تو عالم معنا تو بقیع دارن حرم درست می کنن
فرشته ها از روز ازل خادم حرم امام حسنن
یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش
می خونه از داغش می خونه از صبرش
مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره زخم روی صورت مادر
مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر
****
مدینه شهری توی دل هاست که اسمش دل رو می لرزونه
دلو می لرزونه قبرایی که زیر آفتاب و بارونه
دلی که شد امام حسنی دیگه زمین براش قفسه
آزاده و رهای رهاست با آسمونا هم نفسه
یه روزی زائرش میشه و به همه آرزوهاش میرسه
یه روضه خون بین مقامِ بالاسر میخونه از کوچه میخونه از مادر
مگه یادم میره من بودم و کوچه غمها
مگه یادم میره دستی سیاه که میره بالا
مگه یادم میره روی زمین ناله ی زهرا
****
مدینه تو با شعری که خوند دم آخر آقات می سوزی
به آیینش روز آخر گفت مثل روز تو نیست هیچ روزی
امام حسن خودش دلا رو بُرده به کربلای حسین
بخشیده روضه ی خودشو به اشک روضه های حسین
کریم عالم بود و گذاشت دار و ندارشو برای حسین
با جیگر پاره با اون تن بی حال میخونه از مقتل می خونه از گودال
ای کشته ی دور از وطن دور از وطن وای
ای تشنه ی صد پاره تن ای بی کفن وای
حاج محمود کریمی / شب دوم ماه صفر 1397
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست