مسیر چشم معصومت منو راهی دریا کرد
تو گفتی آب این حرفت تو قلب مشک غوغا کرد
گلم چند وقته که بارون رو گلبرگات نباریده
لبات از جنس بارونه چرا بوی کویر میده
من و مشکم میریم دریا تا دریا انحصارت شه
بازم مشک عمو چونه عزیزم اعتبارت شه
خودم بارون میشم دختر می بارم پای این روضه
من این دستام و می ذارم همین جا پای این روضه
تا ابرا لمس دستات شه تو رو رو شونه می ارم
یه وقت گریون نشی عشقم واست چشمام و می ذارم
تا هم بازیت بشم باید منم هم قد تو باشم
میرم دریا که برگردم شاید هم قد تو باشم
خودم نذر تو کردم اگر نذرم قبول باشه
باید عباس با مشکش تو یه قبر کوچیک جاشه
حاج سید مجید بنی فاطمه / شب ششم ماه صفر 1397
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست