مظلوم مظلومی افتادی تو گودال » حنیف طاهری ۱۴۰۲ + متن شعر

از سر جاده راه افتاده پای پیاده یه دهاتی با همون لباس ساده داره میاد برسه پنجره فولاد بشینه روبرو گنبد گوشه…

خدا کند که کسی بی هوا زمین نخورد به ضرب پا وسط شعله ها زمین نخورد هزار مرد بیفتد به پیش چشم…

گرگای درنده گریه میکنن ولی شمر تو گودال میخنده همه به چادرم دخیل میبندن ولی شمر دستمو میبنده نور دیده ی من…

شبا شبای عاشقی منه خیلی تو این شبا دلم روشنه چیزی نمونده دستمو بگیری بهم بگی وقت سفر کردنه چه حس خوبی…

به قولت عمل کن دوباره منو بغل کن که داره  کبوترت میمیره بهونتو میگیره به قولت عمل کن بزار بگم پاهام درد…

این فاطمیه هم گذشت مثه یه چشم بهم زدن بازم میون روضه ها ندیدمت یابن الحسن این فاطمیه هم گذشت میگم از…

تو اوج سختی و نا امیدی ها دلم مأنوسه با ابوفاضل چه شأنی داره امام حسین میگه بنفسی انتَ یا ابوفاضل ای…

عشقت یعنی شناسنامه ی من جدا بشم از تو عمراً اون کسی که دوسِت داره برادرم میشه قطعاً غدیر با تو قرار…

عشق تو گنج قارونم آقا تا اونجایی که میدونم اقا امشب کربلا میدی خیلی ممنونم اقا کلا من اینه قانونم اقا هر…

راهی برا غصه نمیمونه وقتی از من تو خبر داری با تو اشکام که میشه جاری اینا یعنی که دوسم داری تنها…