منم زینب که معنای وفایم
منم که فانی راه بقایم
منم یک زن ولی در اوج غیرت
امیر فاتح کرب و بلایم
به زهرایی شبیه مادرم من
به مولایی بِسان حیدرم من
حسینم رفت اما دین به جا ماند
به تنهایی امیر لشکرم من
کلید گنج اسرار حسینم
چو عباسم علمدار حسینم
حسینم گر به مقتل آرمیده
من امشب چشمِ بیدار حسینم
اگرچه زیر بار غم خمیدم
وگر جام بلا را سر کشیدم
اگرچه جسم بی سر دیدم اما
بغیر از عشق و زیبایی ندیدم
همین امروز دیدم دلبرم رفت
یگانه سایه ی روی سرم رفت
فرات و اشک خیمه موج میزد
لبِ تشنه حسینم از حرم رفت
به مقتل دیده های دخترش بود
که تیغ دشنه روی حنجرش بود
تمام لحظه های سر بریدن
سرش بر روی پای مادرش بود
زبانِ گفتنم آتش گرفته
ز کعب نی تنم آتش گرفته
حرم میسوخت طفلی داد میزد
که بابا دامنم آتش گرفته
غم تو آتشی بر جان ما زد
یکی آتش به جان خیمه ها زد
یکی انگشت و هم انگشترت برد
یکی رأس تو را بر نیزه ها زد
تو رفتی و میان خیمه ماندیم
تیمم کرده و چادر تکاندیم
نشسته خسته با دستان بسته
همه با هم نماز صبر خواندیم
غم تو آتشی بر جان ما زد
یکی آتش به جان خیمه ها زد
یکی انگشت و هم انگشترت برد
یکی رأس تو را بر نیزه ها زد
.
شب شام غریبان محرم ۱۴۰۰ حاج محمود کریمی
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
مهجه در فضای مجازی. لطفا فالو کنید
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.