تاریخ انتشار:
بازدید: 45 بازدید


من از سفر برگشتم تو از رو نیزه اومدی
بیا بشین رو دامنم بیا حالا که اومدی
با چشمای گریون و با حالت آشفتم
دلم برات تنگ شده ببین بهت کی گفتم
ببین بهت کی گفتم منو بغل کن بابا
منو ببر پیش خودت منو بگیر از دنیا
میدونم چقدر سخته همدرد غمم باشی
بهتر که یه امشب رو رو دست خودم باشی
باباجون نگاهم کن
****
دل پریشونم رو بازم رو دست میگیرم
به عمه گفتم به خدا سرش رو پس میگیرم
یه جوری گریه میکنم که شامو بیدار کنم
باید با گریه کردنم شهرو خبردار کنم
بابا دوباره اومده به دخترش سر بزنه
ببین چه دنیایی شده باباست که مهمون منه
با اون حال چرا رفتو اینجوری چرا برگشت
با پای خودش رفت و تو تشت طلا برگشت
مَنِ الَذی اَیتَمَنی یا اَبَتا یا حسین
کربلایی حمید علیمی
گلچین ماه محرم ۱۴۰۰
*تکمیل آرشیو
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net