

من از شام زفاف خود فدایی علی بودم متن شعر مداحی
من از شام زفاف خود فدایی علی بودم
از اینکه میکنم جان را فدای دوست خوشنودم
علی گر شوهر من هم نبودی بین دشمن ها
به عنوان حمایت از امامم حامی اش بودم
برای یاری تنها امامم گر چه تنهایم
گرفتم جان خود بر کف چه باک از آتش و دودم
برای خاطر او حبس کردم ناله هایم را
اگر چه از هجوم درد یک لحظه نیاسودم
نگفتم با علی با من چه در آن کوچه شد اما
نشد از او نهان گردد لباس خاک آلودم
به جسم خسته و سقط جنین و دست بشکسته
خدا داند چگونه سوی مسجد راه پیمودم
چنان سنگ مصیبت بر سرم بارید از هر سو
که در سن جوانی بیشتر از پیر فرسودم
خدا صبرت دهد ای رهبر تنهای تنهایم
حلالم کن حلالم کن که شد هنگام بدرودم
هزاران کوه غم بر شانه دارم باز از آن شادم
که بازویم شکست و بند از دست تو بگشودم
از آن میثم به نظم جان گدازش ذاکر ما شد
که در هر بیت مضمونی به مضمون هاش افزودم
شعر: استاد سازگار
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net