من اون چشمی که تو روضه نمیباره نمیخوامش
زبونی که اسمت رونمیاره نمیخوامش
من اون دستی که واسه تو نزد سینه نمیخوامش
رفیقی مه توی روضه نمیشینه نمیخوامش
یه عمریه که مدیون همین چشم ترم هستم
با هر کس که حسینیه به زیر یک علم هستم
همین اشکامون سلاح ما شد
حسینیه ها پناه ما شد
ابا عبدالله
****
اگه تنهام تو این دنیا خدا رو شکر تو رو دارم
همه دار و ندارنم رو به لطف تو بدهکارم
شده اشک چشام جاری شده گریه به تو کارم
می دونم که دوسم داری منم آقا دوست دارم
چی می خوام من از این بهتر منم نوکر تو آقامی
من و تنها نمی زاری قیامت هم تو باهامی
آقا اسم تو چقد شیرینه
برای درد و غمم تسکینه
ابا عبدالله
****
چقد خوبه من و واسه خودت آقا سوا کردی
می دونم که بدم اما برای من دعا کردی
به عشق تو میشم راهی میام سوی حسینیه
باذن مادرت زهرا میام توی حسینیه
میام بازم توی هیأت دلم شوقه حرم داره
برات کربلای من تو دستای علمداره
غلامت آقا چقد خوشبخته
جدایی از تو برامون سخته
***
دودمه
باید او بر سر این خاک قدم بگذارد
عمه سادات است
پا به زانوی علمدار حرم بگذارد
عمه سادات است
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.
بی نظیر