


متن شعر
من با چشمای گریونم
پیش امام حسن مهمونم
برای غربتش میخونم
از اون روزی که به خاطر دارم
دارم کَرَم تو رو میبینم
آقا به دل منم افتاده
یه روز حرم تو رو میبینم
جانم حسن منم و روضه ی صبر تو
آقای من فدای غربتِ قبر تو
****
خواهرش براش گریونه
غریب این امام تو خونه
مدینه رازشو میدونه
نرو نرو که دلا خون میشه
نرو نرو که حسین میمیره
نذار ببینه چشای زینب
تنت هدف هزارتا تیره
بال و پرت میسوزه با دل خواهرت
خونِ دلش برای لحظه ی آخرت
****
رفتنش براش تسکینه
رو دلشون غمِ سنگینه
کابوس کوچه رو میبینه
یه روز که میون کوچه قاتل
آتیش به دل همه عالم زد
داره نفس امام میلرزه
آخه یادشه چقدر محکم زد
اشکای تو رفیق لحظه ی آخره
پس قاتلت صورت نیلیِ مادره
.
سید مجید بنی فاطمه
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

