من نمیگویم غلام دختر پیغمبرم حاج محمود کریمی + متن شعر

بازدید: 1460 بازدید
محمود کریمی

من نمیگویم غلام دختر پیغمبرم متن شعر مداحی

من نمیگویم غلام دختر پیغمبرم

من نمی گویم که بنشانی کنار قنبرم

من نمی گویم بلالت پا گذارد بر سرم

من نمی گویم ثنایت گشته بر لب گوهرم

من نمی گویم بسوزان تا کنی خاکسترم

لیک می گویم قبولم کن گدای این درم

لیک می گویم قبولم کن گدای این حیدرم

دوست دارم تا ز لطف و مرحمت شادم کنی

دوزخی هستم تو خود از دوزخ ازادم کنی

رو سیاهم زشت کارم گنه کارم بدم

تو به کوی خویش راهم داده ای تا امدم

گر چه مردودم به جان زینبت منما ردم

نامه ای پر از گناه است و تهی باشد یدم

عالمی را سیر کردم اخر این در را زدم

گر روم جایی دگر از پشت این در مرتدم

میثمم یعنی گدای خانه خشت و گلت

غرق دریای گنه چشمم به سوی ساحلت

برای دانلود صوت کلیک کنید

حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل