من که با تو همسفر بودم (سید مهدی میرداماد) ۱۳۹۲ + متن شعر

بازدید: 156 بازدید
سید مهدی میرداماد

من که با تو همسفر بودم

دیگه از امشب بی خبر بودم

شب هجران منو تو شب مرگ منه

نمیدونی این دل من چه شوری میزنه

گریه میکنم داداش غریب

کربلا شده پره عطر سیب

ای حسینِ غریب

****

جونِ زینب یه کمی آروم

حنجرت کاشکی که نشه معلوم

جون زینب رو میگیره نگاه آخرت

یه کمی آهسته تر رو برسه خواهرت

داری میبری دلِ خواهرو

ببوسم داداش زیر حنجرو

ای حسینِ غریب

****

حالا بعد از بی علمداری

ما رو تو این دشت به کی میسپاری

میری و من رو میزاری بین درد و غما

دست زینب رو میبنده دست نامحرما

خوندم از چشات نگرونیتو

نبینم یه وقت سرِ خونیتو

ای حسینِ غریب

 

▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت

جهت دانلود صوت کلیک کنید
سید مهدی میرداماد
تکمیل آرشیو / شب عاشورا محرم ۱۳۹۲
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکه‌های اجتماعی

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net
.

متن کامل