موذنا قاریا نمازخونا مسجدیا * کربلایی سجاد محمدی

توشه اش را گرفت از جبریل بود خوشحال نوبتش شده است بعد عمری دعا و سجده ذکر دیدنِ شاه قسمتش شده است…

محرم و صفر رو می خوندم از کربلا منم مثه رقیه جاموندم از کربلا من از سعادت کم اون از غم فراوون…

در جایش کوهی محکم در وقتش با احساسم ریحان روح هستی وارث عطر یاسم مثل سمیه شده خونم آبیار سرو ایران ام…

شمس اگه نوری داره علی اراده کرده قمر بدون ذکرش شبی رو سر نکرده علم اگه حق شناس بود اگه علی شناس…

دنیا آوار شده روی سرم ارباً ارباست بدنت پسرم لخته های خون از گوشه ی دهنت ریخته نیزه رو بدنت ریخته آه…

همه دنیا رو نمیدم به یه لحظه حرمت آقا گره خورده این دل من به پرای علمت آقا منو به محرم رسوندی…

کوه کرمه رقیه سادات جان دِلَمه رقیه سادات بعد حرمه امام حسینه عشقم حرمه رقیه سادات الحق این بانوی مظلومه معنی نَفَسُ…

بیهوده قفس را مگشایید پری نیست جز مُشت پری گوشه زندان اثری نیست در دل اثر از شادی و امید مجویید از…

سردار سلام سرباز علمدار سلام سردار سلام ای دلبر و دلدار سلام بسم الله القاصم الجبارین خون پاک تو دامن گیره ایشالله…

دو چشم آب مستت يا ابالفضل فلك مبحوط دستت يا ابالفضل خدا ميگفت در وقت نبردت بنازم ناز شصتت يا ابالفضل نگاهش…