روضه طلیعه و چاووش ماه محرم » منصور ارضی ۱۴۰۲ + متن شعر

از خوشحالی امشب خواب ندارم دریامو ترس از سیلاب ندارم از غمهام هرکس میپرسه میگم مگه ارباب ندارم غم چیه حسین نگاه…

صدات از تو قتلگاه اومد ای غریب عالم عموجونم تا اونجایی که نفس دارم آخرین سرباز تو میمونم برید عقب لشکر مگه…

عمو جونم عمو جونم ببین این چشم گریونم منو راهی میدون کن که منم مرد میدونم دل من هم به این خوش…

سر درآورد ز کاری که بزرگان کردند دل پریشان شد از آن مو که پریشان کردند درد شد جمله از آن درد…

تو رو دیدم افتادی رو خاک ولی هیچکس یاورت نبود تو رو دیدم افتادی رو خاک هیچکی فکر خواهرت نبود تو رو…

اشک میریزم لحظه های آخرم زهر آتیش زد به تموم پیکرم میسوزم از تشنگی وای مادرم وای مادرم وای مادرم وای مادرم…

ساقی قدر قدرت ابوفاضل ای شاه قوی شوکت ابوفاضل زیر بال تو جنت ابوفاضل ابر سایه ی رحمت ابوفاضل ای تجلی عصمت…

سلام کربلایی نگفتی بابایی که با سر میایی واسه دیدنم مثه روی زیبات مثه زیر چشمات مثه زخم لبهات کبوده تنم فکری…

من توی بیراهه ها گم شده بودم توی دنیایی که پر بود از سیاهی تو یه ذره عشقتو به من چشوندی تو…

ظاهرا از ریا ابا دارم باطنا ادعا ادا دارم کفر من هست حب دیده شدن شرم از روی انزوا دارم های و…