مولا حسن جان آرام جان حضرت زهرا حسن جان
دار و ندار زینب کبری حسن جان
ای پرچمت بالا حسن جان
ای سایه ات روی سر دنیا حسن جان
ما قطره و دریا حسن جان
از درک ما بسیار مانده تا حسن جان
صبر و قرار هر دل شیدا حسن جان
زیبا حسن والا حسن آقا حسن جان
جانا حسن یارا حسن اعلا حسن جان
طوبی حسن یکتا حسن رعنا حسن جان
هر وقت در کارم گره افتاده گفتم یا حسن جان
از بس گرفته دست خالی را حسن جان
لطف و کرم رسم قدیم اهل بیت است
بر سفره ها نان کریم اهل بیت است
تنها حسن جان
گیسو سپید کوچه غمها حسن جان
دنیا چه ها کرده است آخر با حسن جان
مکه منا سعی و صفا هر جا حسن جان
تا کربلا تکثیر شد گویا حسن جان
عبدالله آمد از حرم با چشم خونبار
فریاد میزد آمدم بابا حسن جان
هر جا بساط لطف او گشته فراهم
از کربلا سهمیه دارد مجتبی هم
آمد به گودال مثل کبوتر از حرم پر زد به گودال
گودال آغاز تمام درد سر هاست
طی کردن گودال با اما اگر هاست
میدید قاتل روی سینه جا گرفته
دست سیاهی موی آقا را گرفته
دعوا سر پیراهنش بالا گرفته
چشم خودش را زینب کبری گرفته
بی بال و پر شد
این نوجوان که با حسین عمرش به سر شد
دستش برای پیکر مولا سپر شد
پرواز کرد و وقت دیدار پدر شد
او عشق را آموخته سینه به سینه
از داغ مادر سوخته سینه به سینه
ای وای بر جسم عمویش
تیری تنش را دوخته سینه به سینه
در راه او از زندگی باید گذر کرد
مثل همان مردی که در ده سالگی سینه سپر کرد
.
.
شب پنجم محرم ۱۳۹۹ حاج سید مجید بنی فاطمه
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.