میخوام بازم به رسم تشییع جنازه * کربلایی حسین طاهری

بعضی شبا وقتی دلم میگیره تنها با تو خلوت میکنم بعضی شبا از روی دلتنگی میشینم با تو صحبت میکنم حرفام تموم…

میگن یکی برات یه کاسه آب آورده ای نیزه خورده خودت بگو کی پیرهن کهنه ات رو برده ای نیزه خورده کوتاه…

گاهی دلم می گیره از بس که می بینه دنیا و دو رنگی شو اما حرم رفتم که فهمیدم دنیا هنوز داره…

آه نوشته روی کتیبه نور چشمای زهرا غریبه بوی خونِ یا بوی سیبه روضه قتلگاهش عجیبه تو شعر نمیگنجه با حرف نمیشه…

یا مظلوم تو لب تشنه بودی و آبی ندادن به جز تیر و نیزه جوابی ندادن به جز خون حنای خضابی ندادن…

بازم مثه هر شب دلم گرفته خاطره هامونو یادم نرفته بغلم کردی محکم آقا پای همین پرچم زیر این بارون نم نم…

پیر میکنه داغ تو جوونو چشم زد یه نفر زندگیمونو دوشنبه بعدازظهر کُشت حسنو خاک روی چادر دوشنبه بعدازظهر اومدی خونه خاکی…

داد چشمان تو در کشتن من دست بهم فتنه برخاست چو بنشست دو بد مست بهم هر یک ابروی تو کافیست پی…

بازم جبرئیل خبر آورده سائل هارو پشت در آورده مژده میده که عروس زهرا واسه ی علی پسر آورده جا نمونی آی…

میاد از آسمون عشق نسیم نور دلبری اومده ماه عالمین آقام امام عسکری جلوات عالم به تو و روی ماهت دیده ی…