میروی میبری از سینه دل خون پدر سید مجید بنی فاطمه + متن شعر

بازدید: 1,216 بازدید
سید مجید بنی فاطمه
.

 

متن شعر

میروی میبری از سینه دل خون پدر

زخمیِ سوخته ات را کمی آهسته ببر

شانه ی صبر دلم پشت سرت می لرزد

چه کنم پیر شدم چاره ندارم دیگر

به پدر حق بده که این همه بی تاب شده

به خدا دیدنِ این منظره سخت است پسر

که ببینم نفست بین گلو ذبح شده است

یا که افتاده گلویت سرِ راه خنجر

ناخودآگاه تمام بدنم تیر کشید

بعد از این باید علی دست بگیرم به کمر

عمه ات را پسرم گرم در آغوش بگیر

شاید آرام شود در بغل پیغمبر

برای دانلود صوت کلیک کنید

سید مجید بنی فاطمه
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید

Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

متن کامل

.