میزنه آتیشم غمت
من بمیرم واست حسین
جای تو – تو مقتل نبود
زبونم لال تو کجا و کجا ته گودال
زبونم لال تو کجا و اراذل بدحال
زبونم لال تو کجا و شمر و خولی قتال
روز ما رو شب کردن
تا به زینبت جسارت کردن
دو تا نیزه واسه کشتن بس بود
چرا آقا نیزه زارت کردن
با تو خیلی بد کردن
راه حلقوم تو رو سد کردن
جلو چشمای سه سالت آقا
رو تن تو رفت و آمد کردن
حسین ای غریب آقام
****
میکُشه این غصه منو
میکشم آه سینه سوز
من بمیرم واست حسین
موندی روی خاکا سه روز
زبونم لال شده توی قتلگاه جنجال
زبونم لال شدی زیر مرکبا پامال
زبونم لال شده وقت غارت خلخال
دم مغرب غوغا شد
علی اکبرت ارباً اربا شد
پیرهن کهنه چقدر می ارزه
چرا واسه غارتش دعوا شد
رقیه رو بد میزد
اهل خیمه رو مرتب میزد
بد دهن بود چقدر این خولی
بی حیا طعنه به زینب میزد
حسین ای غریب آقام
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
حاج حسین سیب سرخی
هیئت هفتگی؛ خرداد ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
Mohjat.Net
.