

متن شعر
میشدش آب بدین نخواستین
این همه زدین یه لحظه واستین
پیرهنی که دادین به دستم
نه گریبان داره نه آستین
پیراهن تو عطر تو رو دیگه نداره
بوی نعل میده بوی نعل میده
این پیروهن غرق به خون و پاره پاره
بوی نعل میده بوی نعل میده
اون نیزه شکسته ای که تو دست سنانه
بوی خون میده بوی خون میده
اون عقیق کهنه ای که دست نیزه داره
بوی نعل میده بوی نعل میده
آه عزیز خواهر کی حنجرت رو بگو بریده
آه گلو بریده گلو بریده گلو بریده
****
بعد تو رنگ آبو دیدم
گریه های ربابو دیدم
گریه کردم به یاد بابا
دور دستم طنابو دیدم
من واسه ی انگشتر کهنه ی شکستت
گریه ها کردم گریه ها کردم
لحظه ی وداع برای اون نگاه خستت
گریه ها کردم گریه ها کردم
من کنار پیکر تو بین شیب گودال
روضه ها خوندم روضه ها خوندم
من برای زخم باز اون سر نبستت
گریه ها کردم گریه ها کردم
شمر جلوی چشمم سر تو رو مو به مو بریده
آه گلو بریده گلو بریده گلو بریده
.
کربلایی حسن عطایی
وفات حضرت معصومه ۱۴۰۴
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید


مهجه | دانلود جدیدترین نوحه ها همراه متن مداحی